قصه ما به سر رسید.
11 شهریور 1396 توسط یا فاطمه الزهراسلام الله علیها
آنکه بی «سر» جان دهد٬ ارباب با سر میخرد!
چشم میچرخانَد و عمریست نوکر میخرد
عاشقانش را فقط با إذن مادر میخرد
ارث برده از پدر؛ هر بی سر و پایی که نه!
یار؛ با ظرفیّتِ سلمان و قنبر میخرد
حضرتِ گوهرشناس است و چه با حسّاسیت
سنگ نه! هر دل که شد از جنس گوهر میخرد
دوستدارانِ أمیرٱلمؤمنین (ع) را بی حساب
هم در این دنیا و هم در روز محشر میخرد
میپذیرد با عنایت هر که را در حدّ خود
باز را باز و کبوتر را کبوتر میخرد
بی ریا هستند در مجلس! شهیدان را حسین (ع) -
شاعری میگفت از صف هایِ آخر میخرد
«سید ٱلاحرار» یعنی هر که «حُر» شد بُرد کرد
اینچنین یک عدّهای را جورِ دیگر میخرد
هر که مجنونش شود راهیِ مقتل میشود
آنکه بی «سر» جان دهد٬ ارباب با سر میخرد!
شاعر:مرضیه عاطفی